محل تبلیغات شما

imgurl.ir" />

شعر:حس گرمی به نام "ارامش"

پشت دیوارهای سرد و سپید

درهیاهوی یک سکوت غلیظ

تیغ فولادی کلامم را

میشکم ازنیام ارامش!

واژه هایم بهانه می گیرند

تابریزندخونِ صبرم را

طرح نابودی ام بیندازند

درپی انهدام ارامش

سینه بایدسپرکنم ازنو

تانسوزدبنای احساسم

دل بگیرد به دستهای دل

درکف خود زمام ارامش

خشمآشفتگیجنونوحشت

اظصرابی عجیبحس رکود

زخمهایی که سخت می طلبد

مرهمی ازکلام ارامش

شاعر غزل ارامش

پیش به سوی ارامش ابدی⚘

 

 

 

 

 

جملات زیباوارامش بخش

سلامت روان ازمنظراموزهای دینی

شعر"حس گرمی به نام ارامش"

ارامش ,حس ,شعر ,گرمی ,زمام ,ارامشخشم ,شعر حس ,نام ارامش ,به نام ,حس گرمی ,گرمی به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه رياضي تاكستان